English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2473 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
controlled airspace U قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
turnkey system U سیستم کامپیوتری که قبلا"تدارک دیده شده و برای استفاده اماده است
controlled pattern U بارریزی کنترل شده هوایی بارریزی با استفاده ازگسترش معین چترها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
air scout U هواپیمای دیده ور هوایی هواپیمای مخصوص گشت زنی هوایی
blind hole U سوراخ چمن که از فاصله معین دیده نمیشود
lob serve U سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
air line U سرویس هوایی
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
bras U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra U سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
channel airlift U سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
pass U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passes U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
passed U یک دور حرکت در مسیرمسابقه اسکی روی اب انصراف از پرش برای انتخاب اندازههای بالاتر
time charter U اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
many U اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
point of presence U شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
into plane service U تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
throughput U تدارک مستقیم اماد تدارک بیواسطه
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
air control U کنترل هوایی
seen fire U اتش مداوم و دیدبانی شده پدافند هوایی که روی سبقت معین در جلوی هواپیما اجرامیشود
air controlman U نگهبان کنترل هوایی
air control party U گروه کنترل هوایی
aircontroller U کنترل کننده هوایی
control area U منطقه کنترل هوایی
control zone U منطقه کنترل هوایی
initial point U نقطه کنترل هوایی
homing station U رادارهای کنترل هوایی
airspace control U کنترل فضای هوایی
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
forward air control post U ایستگاه کنترل هوایی جلو
air control ship U ناو کنترل حرکات هوایی
air control point U نقطه کنترل مسیر هوایی
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
air control and reporting center (c.r.c. U مرکز کنترل و گزارش هوایی
controlled airspace U فضای هوایی کنترل شده
air-traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
air traffic control U کنترل عبور و مرور هوایی
control zone U منطقه فضای هوایی تحت کنترل
air movement section U قسمت کنترل عبور و مرور هوایی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
air raid reporting control ship U گشتی کنترل کننده گزارش حملات هوایی
free lance U اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
air traffic regulation and identificatio U سیستم تشخیص و کنترل عبورو مرور هوایی
tactical air command center U مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
annunciator U ی که برای جلب توجه دیده یا شنیده میشود
positive control U کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
filter center U مرکز کنترل و نتیجه گیری ازاخبار پدافند هوایی
freddie U اشاره به ایستگاه یا یکان کنترل کننده در درگیریهای هوایی
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
iil U دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
zmarker beacon U نوعی برج کنترل هوایی مستقر در میدان تیر پدافندهوایی
midnight U فرمان از کنترل نزدیک به دورتغییر فرکانس بدهید دررهگیری هوایی
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
serviced U توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
service U توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
shop supply U وسایل لازم برای تعمیرگاه تدارک کردن تعمیرگاه
named airport of departure U فرودگاه معین برای حرکت
boarded U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board U BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
electronic U سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
bay U یک بخش برای کار ویژه [مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
allowances U اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
allowance U اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
tc U اجاره دربست برای مدت معین
to set measures to anything U برای چیزی اندازه یا حد معین کردن
voices U سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
voicing U سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
public U سرویس ارسال داده برای عموم . مثل سیستم تلفن اصلی در یک کشور
voice U سرویس پاسخگوی کامپیوتری با استفاده از صدای سنتز شده برای پاسخ به سوالات
authoring U ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
applied U برای هدف معین بکار رفته کاربسته
to settle an a U برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
time charter U اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
host computer U کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
host computers U کامپیوتری در شبکه که حاوی سرویس خاص یا زبان برنامه نویس برای همه کاربران است
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. U برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
so U علامتی برای معین کردن قابلیتهای فقط فرستادنی تجهیزات
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
blanket U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blanketed U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
blankets U لایهای از عایق حرارتی برای حفافت یک جزء یا قطعه معین
rain check <idiom> رد کردن درخواستی برای یک تاریخ معین و موکول آن به زمان دیگر
code level U تعداد بیت هایی که برای نمایش یک کاراکتر معین بکارمی روند
assessed value U ارزشی که به منظور خاص برای یکی از اقلام دارایی معین میشود
signals U علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
pit board U تخته برای دادن اطلاعات لازم به راننده معین در گروه کمکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
hopple U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
calling sequence U مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
ratioing U کوچک و بزرگ کردن عکس به مقیاس معین برای استفاده در موزاییکهای عکسی
hobbles U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
bend allowance U فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
hobbled U وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
vector quantities U اندازههای برداری
synchro U دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
synchroreceiver U دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
authorization to copy U اجازه ناشر نرم افزار به کاربر برای کپی کردن از برنامه در تعدادی معین
holotype U نمونهای که نویسنده یا دانشمندی برای معرفی یک راسته یا دسته ازجانوران وگیاهان معین میکند
preventive justice U قسمتی ازحقوق که به بررسی اقدامات مختلفی که برای جلوگیری ازارتکاب جرم از ناحیه تبهکاران احتمالی لازم است اختصاص دارد
varisized U دارای اندازههای مختلف
central tendency measures U اندازههای گرایش مرکزی
measures of central tendency U اندازههای گرایش مرکزی
subscribed U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribing U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribe U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
subscribes U افزودن نام به لیست پستی از لیست سرویس ها تا هر پیامی برای گروه دریافت کنید
false attack U حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
caged storage U قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
sleeves U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
sleeve U هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
platform load U بار اماده برای بارریزی هوایی
guard U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guarding U چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
air target material program U برنامه تهیه اماد برای تک به هدفهای هوایی
ml U IB برای کنترل روبوت ها
smoke blanket U پرده پوشش دود برای استتاراز دید هوایی
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
shuttle bombing U بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
multi disk U وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
intercept point U نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
zahn cup U محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
clamp anf rake U مانور برای کنترل گوی درمواجه
cp/m U برنامه کنترل برای ریزپردازنده icrocomputers
cellar U محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellars U محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
ethernet U شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
broadband ISDN U سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
multi disk U سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
register U محل ذخیره سازی برای داده کنترل
registering U محل ذخیره سازی برای داده کنترل
appliances U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
tailed U کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
appliance U هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
tails U کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
serviced U بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
registers U محل ذخیره سازی برای داده کنترل
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
tail U کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
service U بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
letting U سرویس خطا سرویس بد
let U سرویس خطا سرویس بد
lets U سرویس خطا سرویس بد
shadow factor U ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
tan alt U ضریب انحراف سایه برای تعیین ارتفاع اشیا در روی عکس هوایی
synchroscope U دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
command heading U مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
backward U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
statement U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
statements U دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
control vane U تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
bids U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
bid U بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
gill U فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
backwards U کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
dials U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
take over bid U پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
communication U وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
dial U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialed U راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com